سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرستوی مهاجر پرستوی مهاجر پرستو غزل غزاله غزال
 
مرد را سرزنش نکنند که چرا حق خود را دیر درخواست نمود ، بلکه او را عیب کنند که دست بدانچه از آن او نیست گشود . [نهج البلاغه]  RSS  پرستوی مهاجر
بازدیدها
پرستوی مهاجر پرستو مهاجر تعداد کل: 215942
امروز: 24
دیروز: 0

لینک دوستان
فصل انتظار
(( همیشه با تو ))
پیاده تا عرش
یک لحظه با یک طلبه!
هو اللطیف
وبلاگ بسیج
هادرباد شناسی
سرباز صفر اینترنتی مولا
معراج ستاره ها
%% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
آقاشیر
دریـــچـــه
روانشناسی آیناز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر
دخترک
.:: رمز موفقیت ::.
پتی آباد سینمای ایران
فضول نامه
کسب درآمد اینترنتی
پاک دیده
آدمک ها
خدا یه کاری کن ...
پرسش مهر 8
ساحل نشین اشک
سخن دل
مبانی مهندسی کامپیوتر
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
ثانیه
به دادم برس
دست نوشته
خلوت من
سرزمین ...
کلک بهار
زورخانه بابا علی

صمیمی با خواهرم

دل کو چو لو
عــــشقـــــولـــــک
آسمان سرخ
آهــــــــــــــــــــاوران
گلهای د نیا
عاشق دلباخته
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
همسفر عشق
راهنما
نقطه ای برای فردا
راه را با این می توان پیدا کرد
شب سکوت
تا صبح انتظار
حجاب
lovlyworld
السلام علیک یا امام الرئوف
کلبه مادرانه
منطقه 727
سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه!
علم بی نهایت ، هنر،‏ دین ...
خانه اطلاعات
همه چیز...
اضطراب خشم افسردگی
شمیم حیات
حزب اللهی مدرنیته
دیــار عـاشقـان
هر کجا باشم آسمون مال منه
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
ساقی
بزرگترین وبلاگ دانلود

کوچولو و دلنوشته هاش
سلطان عشق
سرزمین دور
دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
محرما نه
.... تفریح و سرگرمی ...
کلبه خلوت
عاشق تنها
راز و نیاز با خدا
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکیست
سرگشته دل
وبلاگ شخصی محمد جواد ایزدپناه
یا امام زمان (عج) | وبلاگ تخصصی مهدویت | اللهم عجل لولیک الفرج
زیر آسمان خدا
گل یخ
بی ستاره ترین شبهای زندگی...
جور وا جور
نـو ر و ز
ســائل جواب به جای حاضرجواب!
هانیبال
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
دنیا به روایت یوسف
ترنم باران
جاده خدا
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
پسر پارسی
.
سخن دل
عشق یعنی انتظار منتظر
راز گشایی
رادیوی نسل برتر
کسی که مثل هیچکس نیست
آذرعلوم
JoKRiZeMiZe
الهه
غریب آشنا
ترنم
ریحانه النبی ماهشهر
* همیشه در قلب منی *
مسائل جنسی
حرم
کلبه احزان
غزاله
بهترین وبلاگ دنیا
همه چیز
پریشان
نیایش
پرواز به بی نهایت
گاه نوشتهایی درباره ی هیچ چیز و همه چیز
هشدارهای یک پزشک
زورقی در ساحل
به وبلاگ مصباح سبز خوش آمدید.
فقط به خاطره تو
هزار و یک شب
به سوی ظهور
غزاله
سوسک
لوگوی دوستان



نقاشی واسه بابا (پنج شنبه 86/7/5 ساعت 1:28 عصر)

اتل متل یه جعبه پراز مداد رنگی
اتل متل یه بچه چه بچه ی زرنگی
با یک مداد هاشبه توی اتاق نشسته
فکر می کنه به بابا جفت چشاشو بسته
قربون برم بابامو الان اگرزنده بود
صورت مهربونش حتماپرازخنده بوده
با قهوهای کم رنگ دهان و لب رو کشیه
صورتشوعقب برد قشنگ نگاه کردودید
قهوه ای رو گذاشت مداد حنایی رو برداشت
رو صورت باباجون ریش قشنگی و کاشت
بعدبامدادهاشبه چشمی کشید وبعدش
با یک مداد مشکی چشمارو مشکی کردش
پیشونیرم کشیدش بعدم موهای بلند بعد با مداد سبزش
براش کشید یه سربند
بعد با مداد زردش
روسربندسبزاون گنبدی ازطلازد
زیرش نوشت باباجون
بینی روهم کشیدش رو چشم وابرو گذاشت
برای رنگ صورت سفیدوزرد و برداشت
با زرد و با سفیدش صورتو رنگ کردش
باباچه نورانیه. چشماشو تنگ کردش
یواش یواش و کم رنگ ازتوی چشم تنگش
بارون چکید به روی نقاشی قشنگش
مداد سرخ روبرداشت روسربند باباجون
یه خال قرمز کشیدخیره شد به خال اون
لب روگذاشت روخالش سرخی لبهای اون
خالشو سرخ ترکرد سرخ تر از رنگ خون
یک کمی فکر کردش یک دفعه بغضش گرفت
بعد می دونید چی کار کردیه کاری کرد از شگفتت
با اون مداد سرخش بابا روسرخ کردش
عکسِ رو قلبش گذاشت با اون دو دست سردش
بس که بابا بابا گفت ناله زدو قصه خورد
کنار عکس باباخسته شد وخوابش برد
خواب دیدش تو یک باغ تویک باغ پراز گل
نشسته رودرختی بدل شده به بلبل
ناز غریبونه کردچه چه مستونه زد
یه وقت دید از آسمون نور اومد نور اومد
دید که تو تختی از نوربابا جونش نشسته
هزار ملک دور اون جمع شده حلقه بسته
پرید و رفت و نشست رو شونه ی بابا جون
بابا نوازشش کردبوسه زد به روی اون
زد زیر گریه و گفت می گن دیگه نمی یای
منو گذاشتی رفتی بابا منو نمی خوای
بابا اونو بوسیدش توی بقل گرفتش
اشک چشمشو پاک کردنگاش کردش وگفتش
اگه نرفته بودم یه غول بی شاخ ودم
اومده بود تو خونه تا زور بگه به مردم
باهر چی که ما داشتیم می خواست تجارت کنه
مارواسیر بگیره خونه رو غارت کنه
رفتم باهاش جنگیدم تا که بره به خونش
اگر باور نداری بیا اینم نشونش.
دست رو گذاشت رو خالش
همان خال پیشونیش همون خال قشنگش
خال قرمزوخونیش لب روگذاشت روخال
بابا جونووبوسیدش بعد صورتشوعقب برد
قشنگ بابا رو دیدیش یهو پریدش از خواب
دید که وقته اذونه بوی تن بابا جون
پیچیده بود خونه دنبال نقاشیش گشت
دیدکه روی متکاست یعنی چی؟
مگه میشه این خط که خط باباست
دید که زیرنقاشیش به خط ناز بابا
نه تنها امضاءشده داره یه بیست زیبا.




  • نویسنده: پرستوی مهاجر

  • همرهان ( )
  • پرستوی مهاجر



    پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
    درباره ی من
    نقاشی واسه بابا - پرستوی مهاجر
    پرستوی مهاجر
    پرستوی مهاجر : انسان چون پرندۀ مهاجری که قلبش تنها به امید بازگشت به دیارش می تپد در این دنیای فانی زندگی می کند و مقدمات سفرش را مهیا می دارد تا هر چه سریع تر به سرزمین و کاشانه حقیقی اش باز گردد و چه زیباست هدیه بردن برای عزیزترین عزیز ها........... البته بهترین هدیه را وقتی می توان آماده نمود که بارقه ی عشق الهی به دست بی کران ها و از افق دل پاکش طلوع کند.


    فهرست موضوعی
    پرستوی مهاجر پرستو مهاجر
    بایگانی
    تابستان 87
    بهار 87
    تابستان 86
    پاییز 86
    زمستان 86
    پاییز 87
    زمستان 87
    فروردین 86
    اردیبهشت 86
    خرداد 86
    زمستان 87
    بهار 88

    نوای پرستو

    Template by: W3Village.com
    Powerd by: ParsiBlog.com